معماریایرانی همان معماریسنّتی متعلق به زمان گذشته ماست و قطعا نمیتواند پاسخگوی نیاز امروز ما باشد.
معماریسنتی؛ محدودیت دارد و از مد افتاده است.
معماریایرانی توانایی هماهنگی با تکنولوژی مدرن و مصالح نوین را ندارد.
سرآغاز:
جملههای پرتکرار بالا، عمق تصور ما از معماریایرانی پس از ورود مدرنیته به ایران را نشان میدهد ، تصوراتی که نه فقط از جامعۀ مدرن شده ایران، بلکه از جامعۀ حرفهای معماری معاصر نیز به تناوب شنیده شده است . جریان مدرن شدن معماری ایران در مسیر شکلگیری خود، رویکردها و نظریههای متفاوتی را تجربه کرده و در بازههای زمانی مختلف با آزمون و خطاهای بسیاری سعی داشته تا مرحلۀ گذار از معماری سنتی به معماری مدرن شتاب فراوانی داشته باشد. اینکه این گذار شتابزده چقدر موفقیت دربرداشته، از جریان حاکم بر معماری و شهرسازی معاصر ایران کاملا قابل حدس و ارزیابی است اما مسئله مهمی که از قلم جا افتاده توجه به مسئلۀ نوگرایی در معماریایرانی و تاثیر آن در جریان زندگی امروزی ماست.
اگرچه شفاف ساختن این موضوع که مفاهیم نوگرایی و مدرنیته در مقابل یکدیگر نیستند، بلکه به نوعی در راستای یکدیگر و در پارهای از مواقع مکمل همدیگر نیز هستند، در فهم صحیح مسئله معماریایرانی بعد از مدرنیته به ما کمک شایانی خواهد کرد. مدرنیته به عنوان یک نهضت جهانی که خاصیت اصلیاش در فراگیری آن است، باعث ایجاد تلنگری اساسی در ساختار کشور ما شد و زمینهها را برای بسترسازی توسعه در ارکانهای مختلف فراهم آورد. اتفاقی که پیامدهای تکنولوژیک آن در صنعت ساختمان باعث شد تا معماری ما با یک چالش عجیب و صد البته طولانی روبرو شود، که پیشتر آن را به عنوان مواجه و تعامل نادرست با پیامدهای حاصل از مدرنیته عنوان کردیم.
پیش از اینکه قصد داشته باشیم وارد بحث مسئله نوگرایی در معماری ایرانی شویم، چالشی مهم را پیش روی خود میبینیم که انتظار میرود ماهیت معماریایرانی را بیش از پیش برای ما نمایان سازد، بهراستی معماریایرانی دقیقا چیست؟ یک سبک یا الگو؟
آیا معماریایرانی، روش یا سبک معماری سنتی گذشته ماست و امروز دیگر برای ما کاربردی ندارد؟
آیا معماریایرانی فقط در عناصر فرمی مانند طاق و قوس یا گنبد تعریف میشود؟
وسعت این معماری تا کجاست؛ صرفا خانههای ما؟
برای یافتن پاسخ مناسبی که ماهیت معماریایرانی را برای ما روشن کند، ابتدا باید یک موضوع مهم و حیاتی را مشخص کنیم که مفهوم معماریایرانی به بیان سنتی خود دقیقا چیست؟
مفهوم معماریایرانی به بیان سنتی؛ یک سبک یا الگو؟
برخلاف تصور حداقلی که در ذهن ما وجود دارد، معماریایرانی نه تنها یک سَبک، بلکه در نمونه سنّتی خودش یک الگوی کامل از قواعد بسیار دقیق و مهندسی شده است که در آن ظرافتها و خصوصیات منحصر به فرد طراحی معماری به وفور یافت میشود و این دقیقا همان برگ برندهای است که دست معمار را برای ارائۀ طرحهایی با تنوع بالا در روشها و تکنیکها باز میگذارد و باعث خلق آثار شگرفی در همۀ جنبهها میشود.
مورد دیگری که دربارۀ معماری ایرانی جالب و شگفتآور است توجه به جوانب و جزئیات مهمی در طراحی است که همگی بر اساس اصول معماریایرانی در کنار هم یک مجموعه عملکردی کامل را تشکیل میدهند، درست مانند باغایرانی که صرفا یک باغ نیست بلکه مجموعهای است که در همه ابعاد نقش مهمی را ایفا میکند.
امّا خصوصیت مهمی که معماری سنّتی ایرانی را نسبت به سایر الگوهای معماری متمایز میکند مسئلۀ خرد در معماری است که در حقیقت شاخصۀ اصلی آن محسوب میشود.
وقتی مدل معماری سنتی ایران را با دید جزئینگرانه مورد بررسی قرار میدهیم، زوایای یک نگرش جامع برای ما روشن میشود که اصلیترین شاخصۀ آن توجه به مفهوم خرد در معماری است. تصویر عینی خرد را میتوانیم در این مسئله که هیچ عنصری در معماریایرانی بیهوده نیست، مشاهده کنیم. مسئلهای که موشکافی آن به فهم صحیحتر ما از الگوی معماریایرانی کمک خواهد کرد و در ادامۀ مسیر نوگرایی معماری قطعا در تیتری جداگانه به آن خواهیم پرداخت.
مسئلۀ نوگرایی در معماریایرانی
همانگونه که پیشتر دلیل اصلی خواب عمیق معماریایرانی را در نحوۀ مواجه ناصحیح با مسئله مدرنیته توسط معماران و متخصصان سنتی ایران ذکر کردیم، باید اشاره کنیم که نقطۀ مقابل این موضوع نیز بیتوجهی به مسئله نوگرایی در معماریایرانی است، شاید نیاز داشته باشیم قبل از هر صحبتی کمی راجعبه مفهوم نوگرایی در ادبیات معماریایران توضیح دهیم.
مفهوم نوگرایی درحقیقت مترادف معنی بهروز شدن در مکتب مدرنیته است، در واقع نوگرایی یک خصوصیت مهم در معماریایرانی است که به ما اجازه میدهد با در نظر گرفتن پیشرفتهای روز افزون در حوزه معماری و صنعت ساختمان، در مفاهیم و قواعد خود بازخوانی داشته باشیم. این یک مورد حیاتی و مهم در معماریایرانی است که معمار میتواند با توجه به مفاهیم پایه مانند هویت در معماری، خوانش جدیدی را با توجه به جریان زندگی امروز مردم ارائه دهد. ارائۀ خوانش جدید در مفاهیم معماری به این منزله نیست که ما مفاهیم گذشته را با پوستۀ جدید ارائه کنیم، در حقیقت ما باید در خوانشهای خود مفاهیم و خصوصیات را رشد دهیم. این مسئله، یعنی نوگرایی در معماریایرانی، موضوعی نیست که به سرعت اتفاق بیافتد یا مانند دستورالعملی بتوان آن را برای اجرا ابلاغ کرد، در واقع نوگرایی در معماری ما باید به صورت ریشهای و اصولی صورت پذیرد، درست مانند مدرنیته و زمانی این اتفاق میافتد که به مفاهیم و خوانشهای امروز معماری ایرانی اعتماد کنیم و تصور اشتباه خودمان از معماریایرانی را کنار بگذاریم.
شاید در نگاه اوّل مسئله نوگرایی در معماریایرانی با پیشرفتهای تکنولوژیک در صنعت ساختمان ساده به نظر برسد، اما در اصل اینگونه نیست. البته که نوگرایی در روند تکامل الگوی معماریسنتی ما نقش داشته است، اما از 150 سال پیش که رسما تغییرات سازمان یافتۀ مدرنیته در ایران با تخریب دروازههای طهران ناصری آغاز میشود تا جریان معماری امروز ایران، نوگرایی جای خود را به مفاهیم و مکاتب معماری معاصر غرب داده و متاسفانه از ادبیات معماری ما حذف شده است. ناگفته نماند که تلاشهای قابل تقدیری در موضوع بازگشت به ریشههای سنتی معماری ایران از طرف معمارانی چون نادر اردلان، کامران دیبا و حسین امانت صورت گرفته ولی هیچگاه نوگرایی به عنوان یک مسئله در معماری ایران به شکل جدی مطرح نشده و جدال بر سر اصالت و مدرنیته در میان جامعۀ حرفهای معماری ما همچنان ادامه دارد.
الگوی نوگرایی معماریایرانی
الگوی نوگرایی به معنای تخصصی، خوانش جدیدی از مفهوم و فن طراحی در معماریایرانی است که مولفههای آن به صورت رشد یافته و همگام با جریان روز معماری جهان در حال حرکت است. برخلاف تصوری که در جامعه حرفهای ما وجود دارد، این الگو یا به تعبیر ساده مدل بهروز معماریایرانی مبتنی بر دانش نوین معماری و تکنولوژی صنعت ساختمان در نظر گرفته شده و مهمترین ویژگی آن در جامع بودن است، بهطوری که در تمامی جوانب مسائل مربوط به معماری و شهرسازی قابلیت ارائه راهکارهای خلاقانه را دارد.
بدنۀ اصلی این الگو را 4 محور اصلی تشکیل میدهد، محورهایی که هر یک از قواعد خاصی پیروی میکنند و در عین اینکه ماهیت مستقلی دارند بهصورت مکمّل نیز با سایر ارکان محورهای دیگر در ارتباط موثر و سازنده هستند. ابتدا لازم است تا قبل از آشنایی با الگوی نوگرایی معماریایرانی نکتۀ بسیار مهمی را با هم مرور کنیم.
مسئله نیاز، از دیدگاه ما در مدل بهروز معماریایرانی نیاز در ابتداییترین نقطه برای آغاز هر طرح معماری قرار دارد، این نیاز است که برای معماری و مخاطبان آن چالش ایجاد میکند و در اصل، دانش و هنر معماری بهدنبال این است تا پاسخ به این نیازها را در زبان فضا محقق کند. بر این اساس باید ادعا کنیم که در سادهترین بیان، معماریایرانی بر اساس نیازها شکل میگیرد و سعی دارد تا این نیازها به بهترین شکل ممکن در ابعاد مختلف خودش و با استفاده از زبان فضا و مکان پاسخ داده شود. صحبت پیرامون چرایی و فلسفه الگوی نوگرایی در معماریایرانی بحث بسیار مفصّل و تخصصی است که قطعا نمیتوانیم همه ابعاد آن را در این کوشش به رشتۀ تحریر در بیاوریم.
محورهای الگوی نوگرایی معماریایرانی
همانطور که اشاره کردیم این الگو در 4 محور اصلی طراحی شده که هر کدام زیرمجموعههای متنوعی را دارا هستند و هر یک از این زیر مجموعهها در جایگاه خود در عین استقلال نقش، مکمل سایر سطوح نیز میتوانند باشند. لازم به ذکر است که این الگو صرفا یک تحقیق یا پژوهش تئوری در حوزۀ معماری و شهرسازی نیست و در مقام عمل نیز پروژههایی بر این اساس و در سطوح عملکردی مختلف در حال طراحی هستند که به مرور و با تکمیل فرآیندهای مربوطه، به صورت عمومی ارائه خواهند شد.
الگوی نوگرایی در 4 محور اصلی عملکرد، مفاهیم، فرم و تزئینات طراحی شده و زیر مجموعههای آن به ترتیب ذیل دستهبندی شده است:
عملکرد معماری: شهر، باغ ایرانی. مراکز تفرجی و تفریحی، بازار و مراکز تجاری، خانه، مسجد، مدرسه. دانشگاه و مراکز علمی و فرهنگی و …
مفاهیم: فرهنگ، هویت، مسئلۀ حریم، اقلیم، فضای منفی، نور به مثابه یک مفهوم و …
فرم: پلان، نما، تعامل با شهر، جهتگیری اقلیمی یا رون و …
تزئینات و دکوراسیون: متریالهای مصرفی، بافت، رنگ، نور، مبلمان و ..
نکتهای که باید به آن توجه داشته باشیم این است که معماری ایرانی چه در نمونۀ سنتی و چه در مدل بهروز خودش، جزئیات بسیاری دارد که برای جلوگیری از سردرگمی و اطالۀ وقت صرفا جهت آشنایی با الگوی نوگرایی بخشهای مهم و عمومیتر آن به سمع و نظر مخاطبان گرامی خواهد رسید. بسیار امیدواریم که جامعۀ معماری و شهرسازی ما نیز در مسئلۀ نوگرایی به اندازۀ خود سهیم باشند و با هموار کردن مسیر پروژههای خود به سمت معماریایرانی برای بازگردانی شکوه و عظمت معماری ایران اهتمام ورزند.